رقصی چنین میانه میدانم آرزوست

احساس می کردم که عاشوراست و در حضور حسین(ع) می جنگم
و او چابکی و زبردستی مرا تحسین می کند، و عشق بی پایان من
و از قربانی شدن در بارگاه عشق آگاهی دارد
او می داند که چقدر به او عاشقم و چگونه حاضرم که در راهش جان ببازم
من بازیافته ام- من رفته بودم- من متعلق به خدایم
من دیگر وجود ندارم- منی و منیتی دیگر نیست
دیگر به کسی عصبانی نخواهم شد. دیگر به نام خود و برای خود قدمی بر نخواهم داشت، دیگر هوا و هوس در دل خود نخواهم پرورد. آرزو را فراموش خواهم کرد. دنیا را سه طلاقه خواهم نمود. همه ی دردها و شکنجه ها

و زخم زبان ها را خواهم پذیرفت...





پ.ن: حاج آقا پناهیان: شهید چمران سخت‌ترین لحظۀ جنگیِ خودش را به تصویر کشیده در جزوه‌ای که به نام رقصی چنین میانۀ میدانم آرزوست آورده، اگر نخوانی‌اش عمرت هدر است. هفتاد سال زندگی کن هر جوری می‌خواهی، این را نخوانده باشی عمرت ضایع است.

پ.ن١: جالبه که حضرت آقا می فرمایند خروجی دانشگاه‌های جمهوری اسلامی به نحو قاعده باید چمران‌ها باشند نه به استثنا!

پ.ن٢: همیشه همه چیزِ شهید چمران ‌واسم خاص بوده! درس خوندنش، عرفانش، فعالیت های چریکی ونظامیش، ازدواجش، ادبیاتش و...


#رقصی_چنین_میانه_میدانم_آرزوست
#شهید_دکتر_مصطفی_چمران
#کتاب
دیدگاه ها (۰)

طرح کلی اندیشه اسلام در قرآن

به‌خودآ

لحظه های انقلاب

خلاقیت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط